جنگ جنگ تا پیروزی.

راه باز است ، معبرها همه پاک شده اند ، لابه لای سیم خاردارها ، پلاک ها چشمک می زنند و شهدا هنوز ایستاده اند و با سر انگشت وفا ، نقطه رهایی را نشان می دهند.


خط هنوز شکسته نشده است ، کوله پشتی بسیجی ها لب خاکریز نشسته است.
فرمانده فریاد می زند :
سنگر بکن ای برادر ، امروز هم روز جنگ است
امروز اما قلمها ، سر نیزه تفنگ است
امروز میدان معنا ، خود عرصه ی کارزار است
هر واژه یک گلوله ، هر جمله ای یک تفنگ است
قلمهایی به عدد اراده ها ...
باید دست به کار شد . اینجا مجنون است ، جزیره عاشقان .
صدای فرمانده از لابه لای نیزارها تا اعماق تاریخ می رسد.
" اگر ماندید ، بنویسید ، حقانیت و مظلومیت این بچه ها را ."
این اثر تراوش قلمی است که راه را باز می بیند
و به آنسوی افق می نگرد ...

عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که درین دایره سرگردانند

هنر...

ياد شهيد

دفاع

 مقدس

امروز زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.